نیاز به بیان 2 (درگیری ها تمام شد و اما ادامه دارد)

میدانم که ممکن است تلاش هایم بی ثمر بماند ، میدانم که ممکن است هیچ وقت دیگر روی ماه گوشی ام را نبینم و دوهفته ایست برای بازیابی تمام, اطلاعاتم دست به دامن سایت های خارجی و پروازهای قزاقستانی و سایت بوکینگ هستم ومیدانم که انهم ممکن است بی نتیجه باشد اما مسله ای که میماند این است که بی ارزش ترین چیز قیمت گوشی من و سفری به قیمت ده، دوازده ملیون است ! شاید کسی که از دور  پیگیری های مصرانه ی مرا میبیند با خودش فکر کند چقدر یک گوشی پیش من عزیز است ولی همه ی ماجرا یک گوشی نیست . حتی اگر دوسال شود یا سه سال برای من فرق ن دارد, من پیگیری خواهم کرد و راه قانون را برای اثبات حقم خواهم رفت  . من برای حق خعلی صبر دارم و انچه دل مرا رنجانده است و مرا متلاشی کرده است نا حقی و بی عدالتی و بد اخلاقی است که در این ماجرا موج میزند ! من اگر امروز از هرچه که مرا تهدید کند بترسم  و برای حق خودم وقت و حوصله نگذارم من هم مثال ظالم پروری هستم !ظلمی که یک بار زندگی مرا به خود اغشته کرد و من هنوز برای گرفتن حقم پای همه ی دردسرهایش ایستاده ام !

و جالب است که قبل این اتفاق جواب خعلی سوال های خودم را نداشتم مثلا نمیدانستم اگر نخواهم ایران زندگی کنم پس کدام کشور و به چه علتی میخواهم زندگی کنم ؟ چه چیزی ممکن است مهمترین دلیل من برای مهاجرت و خروج از ایران باشد ؟!حالا بعد این اتفاق و دنباله طویلش میدانم چیزی که میتواند مرا به حس ناکامی از زندگی برساند تنها نبودن عدالت است !

هرچند ارمان عدالت در زمانه ی امروز حرف بزرگی است !و نتنها اینجا و در قبال من بلکه در تمام دنیا نیاز, بشریت است و هرچند فکر به اینکه در جوامع غربی عدالت تمام و کمال موجود است یک فکر کذایی و در واقع یک کوته فکری ناشی از جوزدگی است .اما حداقل میدانم اگر در کشوری دیگربه حق من ظلم شود راهی برای فریاد و فحشی برای برای سکولار بودن ان حکومت و خدانشناس بودن و انسان نشناس بودن و وضع قوانین حیوانی می توانم بیابم !

 

ادامه, دارد !

 

 

لذت...