- تو ناراحت نیستی سی سالت داره میشه ؟
میگم :من خوشحالم ! عقلم کامل شده ، زیبا شدم خانم شدم .میدونی شاید فکرا فرق میکنه !
-وای سی سالگی کابوس منه !!
میگم:اخههه چرا کابوس؟ خدایی مریم ، من خودمو نگاه میکنم توو آینه میبینم سن الانم خوشگل ترین حالتی بوده که تاحالا داشتم . تا حالا اینجوری نبودم کامل شدم قشنگ تر شدم واقعا کجای این کابوسه ؟
-چروکای زیر چشمم کابوسه ! اصن همین همین عدد سی کابوسه!!!
میگم: دیگه وقتشه ظاهرگرا نباشیم !یکم راحت باشیم و عمق ماجراها رو ببینیم . آروم باشیم و از درون خودمون و زحمتی که برا "شدن " ها کشیدیم لذت ببریم ! آدما ممکنه راحت از همچنین موضوع و مفهومایی بگذرن و سطحی نگر باشن ولی دلیل نمیشه ماهم همین باشیم !من از طبعم فکرم درونم فهمم بیشتر از قیافم لذت میبرم و شاید همین نکته های خعلی ریز تفاوت ها رو ایجاد میکنه !ولی قشنگ اونجاس که یکی عاشق درونیات ما باشه مریم ! وگرنه ظاهر رو که خعلی ها دارن و براش زحمت هم نکشیدن !حس خوب و حال قشنگ همیشه کنار زیباترین ها رخ نمیده فک کنم کنار خوبها و اونایی که دل قشنگی دارن و درون زیبایی دارن اتفاق می افته و الانم که زمونه ای شده همه دنبال حال خوبن !بس که نایاب شده . سی سالگی مرز افتخاره دیگه! افتخار به اونچه شدی و کسب کردی و هستی ! داریم ثروتمند میشیم چرا خوشحال نباشیم اخه !
- وای خدا چه تفسیری ! حال اوومد دلم
میگم: جدی میگی یا باز از اون تعریفاس که شبیه هندونه است !؟
نوشته شده در شنبه سی و یکم تیر ۱۳۹۶ساعت 0:26 توسط حضرت باران |
لذت...برچسب : نویسنده : rafigh6670 بازدید : 21